ستاره مارسی
ستاره مارسی
دلنوشته های از یاد رفته ...
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 9 فروردين 1390برچسب:, توسط غروب |


 

***************


چه سخت است هم پیاله شدن با جوانان و در راستای اهداف آنان پیش رفتن .

 

چه سخت است نگاشتن در دفتری که تمامیت آن بوی گل و بوی عشق می دهد

 

و چه سخت است به جوانی رفتن و از عشق گفتن و دوست داشتن را تفسیر

کردن

 

ولی باید رفت تا عشق ، باید نوشت از دوستی ، از مهر ، از دوست داشتن و

از عاشق شدن

 

باید رفت تا صداقت ، باید رفت تا رفاقت ، باید رفت دست در دست ،

 

چشم در چشم ، گام به گام تا مرز رسیدن .

 

عشق را باید شناخت ، راه را باید طی نمود ، از کویر گذشتن ، از تاریکی

رستن ،

 

به دریا رسیدن ، دل به امواج دادن ، تن به هم سائیدن ، لذت گرمی شن را

 

حس کردن با تمامی وجود ....

 

رسم قلب با شن ها ، عاشقانه نگاه کردن و گفتن دوستت دارم با وحشت ...

 

عشق یعنی گرمی دست در دست ...

 

عشق یعنی برخورد دو نگاه و رسیدن به آن چه که در آن می بینی و آن چه

از آن می خواهی ........

 

و آخــــــــــــــــــــر ...  بوســــــــــــــــــــــــــــــــــــــه ،،،،،،،،،

 

لذت گناهی بر عشق ، و عشقی پر گناه و آنــــــگاه فرار .......

 

فرار از شرم دو بوسه ، فرار از شرم دو نگاه .......

 

عشق یعنی خواستن ، عشق یعنی تلاش ..

 

عشق یعنی قسمت  در دستهای ما .....

 

عشق یعنی همت خواستن و یافتن و رسیدن ........

 

پس عاشق باش که تا عشق هست ، زندگی هست ....

 

و تا شقایق هست ، دوست داشتن هم هست ....

 

عاشق باش که هیچ دنیائی زیباتر از عشق و هیچ کلامی دل نشین تر از

دوستت دارم وجـــــــــــــــــود ندارد ..........

                                     (( دوستت دارم ..... غروب ))



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.